سلام بر پسر فاطمه (س)

اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی، القائم بامرک

شیعه شدن اهالی همدان

احمد بن فارس ادیب می گوید: 
« اهل همدان همه شیعه اند. از علت آن پرسیدم. گفتند: جدّ ما، سالی به مکه مشرف شد و جریانی از سفر خود برای ما نقل کرد. او می گفت: 
پس از اعمال حج، در بازگشت، چند منزلی که راه پیمودم در یکی از منازل از سواری، خسته شدم؛ لذا مقداری پیاده حرکت کردم؛ ولی باز خسته شدم با خود گفتم: کمی می خوابم و خستگی راه را از تن بیرون می کنم، بعد خود را به قافله می رسانم.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدارحاج سید احمد رشتی با امام زمان (ع)

حاج سید احمد رشتی می فرماید: 

در سال 1280، به قصد حج بیت الله الحرام از رشت به تبریز آمدم و در خانه حاج صفرعلی تاجر تبریزی منزل کردم؛ اما چون قافله ای نبود، متحیر ماندم تا آن که حاج جبار جلودار سدهی اصفهانی برای طرابوزن (از شهرهای ترکیه) بار برداشت.

من هم به تنهایی از او حیوانی کرایه کرده و رفتم. وقتی به منزل اول رسیدیم، سه نفر دیگر به تشویق حاج صفرعلی به من ملحق شدند: یکی حاج ملا باقر تبریزی، دیگری حاج سید حسین تاجر تبریزی و سومی حاجی علی نام داشت که خدمت می کرد که به اتفاق روانه شدیم. به ارزنة الروم ( شهری تجاری و صنعتی در شرق ترکیه ) رسیدیم و از آن جا عازم طرابوزن شدیم.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدارشیخ محمد کوفی شوشتری با امام زمان (ع)

شیخ محمد کوفی شوشتری فرمود: 
« حدود سال 1335، در شب هجدهم ماه مبارک رمضان قصد کردم به مسجد کوفه مشرف شوم و شب نوزدهم؛ یعنی شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین
(علیه السلام)، و شب بیست و یکم که شهادت ایشان است، را در آن جا بیتوته کنم و در این مسأله و حادثه بزرگ تفکر نمایم و عزادرای کنم.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ملاقات حضرت موسی(ع) با خضر نبی(ع)

حضرت موسی بن عمران(ع) نزد حضرت خضر(ع) آمد. از حضرت خضر(ع) خواست تا از دانشى که در اختیار دارد وى را بهره‏مند سازد. حضرت خضر(ع) به او گوش زد نمود که وى تحمّل آموخته‏ هاى وى را ندارد. آن گاه از مصیبت هایى که بر محمّّد و آل محمّّد(ص) وارد می شود، برایش سخن گفت و وى را آگاه ساخت. گریه و ناله هر دو به آسمان رسید. دو بار حضرت خضر(ع) این آیه  را «دل ها و دیدگان مشرکان را بر مى‏گردانیم تا به مانند اولین بار باز هم به معجزات پیامبر(ص) ایمان نیاورند.» براى‏ حضرت موسى(ع) گفت. حضرت خضر(ع) او را از همراهى با خود نهى مى‏ کرد. وی می دانست، صبر حضرت موسى(ع) در برابر آن چه به آن احاطه علمى ندارد، غیر ممکن است.

حضرت موسى(ع) در پاسخ حضرت خضر(ع) گفت: به خواست خداوند مرا شکیبا خواهى یافت.

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مهدی(عج) می یاد

قال ختم المرسلین روز نخست     یه روز از دنیا بمونه ،مهدی (ع)می یاد 

یه صدایی تو عالم ،روح القدس    در گوش همه میگه ،مهدی(ع) می یاد

               مادرش فاطمه (س)می گه ،مهدی(ع) می یاد

                عموش از علقمه میگه مهدی (ع)می یاد

                                                       

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

علی (ع)صاحب خانه است

پیامبر(ص) در نخستین روزهای ورود به شهر یثرب اقدام به ساخت مسجدی کرد که بعدها مسجدالنبی نامیده شد. پس از آن حجره‌هایی متصل به مسجد برای سکونت پیامبر(ص) و برخی از همسران آن حضرت ساخته شد. چیزی نگذشت که برخی از صحابه نیز برای خود حجره‌ای در کنار مسجد ساختند. این حجره‌ها علاوه بر دری که به سمت بیرون داشت، دری نیز به سمت مسجد داشت و در وقت نماز، صاحبان آنها از این در وارد مسجد می‌شدند و دوباره از همان در به خانه‌هایشان برمی‌گشتند. پیامبر(ص) در سال سوم هجری به فرمان خدا مأمور شد همه آن درها را غیر از در حجره علی بن ابی طالب(ع) ببندد.

برخی پس از شنیدن این دستور ناراحت شدند و اعتراض کردند. حضرت فرمود: «من مأمور بستن این درها غیر از در خانه علی شده‌ام. شما در این باره سخنانی گفتید. به خدا سوگند! من از پیش خودم به بستن یا گشودن دری دستور ندادم. من به وظیفه‌ای مأمور شدم و از آن تبعیت کردم.»

در منابع آمده است حمزة بن عبدالمطلب با حالتی گریان نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: «عمو را بیرون می‌کنی و پسر عمو را جا می‌دهی؟» پیامبر(ص) فرمود: «من جا نمی‌دهم، بلکه خداوند او را جا داده است.»

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

اثبات اینکه حضرت علی (ع) هزار رکعت نماز می خواندند

معاندان امیرالمؤمنین(ع) نمازهای 1000 رکعتی ایشان را زیر سؤال می بردند تا اینکه علامه امینی(ره) برای اثبات صحت این موضوع، در حرم امام رضا(ع) در یک شب 1000 رکعت نماز خواند!

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مسعودی از استادان رجال و علوم حدیث حوزه علمیه قم درباره یکی دیگر از اقدامات مهم علامه امینی به خبرنگار فارس چنین می‌گوید: علامه امینی(ره) احوالات عجیبی داشت. ما شنیده‌ایم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در هر شب هزار رکعت نماز می‌خواندند. این مسئله مورد نقد برخی مخالفین قرار گرفت که مگر در یک شب، انسان چقدر می‌تواند نماز بخواند که هزار رکعت شود؟!

وی ادامه داد: در احوالات علامه امینی است که ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم امام رضا علیه‌السلام شب‌ها هزار رکعت نماز می‌خواند تا ثابت کند چنین امری محال نیست.

منبع www.farsnews.com

همچنین نقل شده است که: شخصی خطاب به حضرت سجاد علیه السلام عرض کرد، یا بن رسول الله ،چرا پدرت امام حسین علیه السلام کم اولاد است؟ حضرت فرمودند: تعجب می کنم که من چگونه متولد شده ام؛زیرا پدرم امام حسین علیه السلام در هر شب و روزی هزار رکعت نماز به جای می آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

السلام علیک یا بقیه الله( ارواحنا فداه)

امام صادق(ع) می‌فرماید: آن زمانی که امام مهدی(ع) ظهور می‌کند، به کعبه تکیه می‌کند؛ در حالی که 313 نفر نزد او جمع شده‌اند. اولین سخن و گفته‌اش این آیه است: (بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ)[هود/86]؛ «آنچه خداوند برای شما باقی گزارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید». سپس می‌فرماید: «منم بقیة الله و من حجت خدا و خلیفه او برشمایم». پس سلام کننده‌ای بر او سلام نمی‌کند، مگر آنکه می‌گوید: السلام علیکَ یا بقیة الله فی ارضه، و زمانی که نزد او چهار هزار نفر جمع شوند، از مکه بیرون می‌رود و در روی زمین معبودی غیر از خدای عزّوجل از بت و غیر آن باقی نمی‌ماند، مگر آنکه آتش در آن می‌افتد و خواهد سوخت.
[ مستدرک الوسائل، ج12، ص335. ]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

توصیه به قرائت قرآن و سوره یس

ایت الله وحید خراسانی:

سعی کنید هر روز بدون استثناء یک قسمت از قرآن را بخوانید، حداقل پنجاه آیه، اگر بخوانید، ده برکت در دنیا و آخرت نصیبتان می شود. از امروز شروع کنید هر روز یک سوره یس بخوانید چون ایام، ایام امام زمان است، آن سوره یس را که هر روز می خوانید، هدیه کنید به خود امام زمان. ان شاء الله با این برنامه هم سعادت دنیاتان تأمین می شود و هم سعادت آخرت تان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ختم قرآن و هدیه به امام زمان (علیه السلام)

ایت الله وحید خراسانی:

اگر یک دوره سال، هر ماه یک ختم قرآن برای امام زمان (علیه السلام) کردی، شب قدر که دفتر عملت را نزد او می‌برند، وقتی نگاه کرد دید که تو یک سال هر ماه برای او یک ختم قرآن کردی، آیا آن سلیمانِ عالم وجود که تمام آنچه ۱۲۴ هزار پیغمبر از مناقب داشتند، همه در وجود اوست، آیا او با تو جوان چه خواهد کرد؟
این‌هاست که از دست ما رفته. این گوهرهاست که عمر گذشته است و ما نفهمیدیم. این مطلب اول .
قرآن، آن هم قرآن فقط به این قصد و به این نیت: هدیه به امام عصر قطب دائره‌ی امکان؛
آن کسی که «بیمنه رزق الوراء  وبوجوده ثبتت الأرض والسماء» .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تسبیحات حضرت زهرا(س)

امام باقر(ع)مى‏ فرماید:در میان ستایش‏ ها،بهتر از تسبیحات حضرت‏ زهرا(س) نیست،و اگر بود، رسول خدا(ص)به فاطمه(س)تعلیم‏ مى ‏داد.

امام صادق (ع) نیز فرمودند:

هر که این تسبیح را بعد از نماز بگوید پیش از آنکه پاهایش را از حالت نماز بگرداند آمرزیده شود و بهشت بر او واجب گردد و نزد من از آنکه هزار رکعت نماز بگذارد در هر روزی بهتر است.

و آن تسبیح این است بعد از هر نماز بلافاصله:

۳۴ مرتبه: اللهُ اَکْبَر

۳۳ مرتبه: اَلْحَمْدُلله

۳۳مرتبه: سُبْحانَ الله

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شیخ حسنعلی نخودکی

((مرحوم حاج ابوالقاسم تولائى )) مى گفت :
من غالباً وقتى براى خواندن فاتحه سر قبر مرحوم حاج شیخ مى رفتم مردى را مى دیدم که با عشق و علاقه بر مزار حاج شیخ نشسته و بوسیله اسید، اشک شمعهائى که روى قبر ریخته پاک مى کند و سنگ قبر را مى شوید و مدتها همانجا مى نشیند مثل اینکه با روح حاج شیخ راز و نیاز مى کند. حس ‍ تجسس مرا وا داشت روزى از او بپرسم شما با این مرحوم چه آشنائى داشته اید و آیا او را دیده اید؟
گفت اى برادر مپرس ؛ من با او داستانى دور و دراز دارم این مردم او را نشناخته اند. او گفت : من راننده اتوبوس بودم . روزى از تهران مى آمدم نزدیک قدمگاه دو نفر شیخ پیرمرد از من خواستند که آنها را سوار کنم . من گفتم آخوند سوار نمى کنم چون ممکن است ماشینم خراب شود.
مسافرین به من گفتند: این حرفها چیست ، دو نفر پیرمرد در بیابان مانده اند آنها را سوار کن .

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اخوند و لر

مرحوم آخوند کاشی همیشه آخر مدرسه که یک حوض داشت وضو مى گرفت و هیچ وقت در حوض جلوى مدرسه وضو نمى گرفت .
وقتى هم که وضو مى گرفتند چند نفر اطراف حوض مى ایستادند تا کسى نزدیک حوض نشود،
یک دفعه یک آقاى لُرى مى آید، آن دو سه طلبه مى گویند: آقا مشغول وضو ساختن است ، آقاى لُر هیچ اهمیتى نمى دهد و سریع وضو مى گیرد.
آخوند یک نگاهى به او مى کند و مى گوید: این وضو به درد کله ات مى خورد، چون هنگام وضو گرفتن جورابهایش را در نیاورده بود تا وقتى که نوبت مسح پا برسد.
آقاى لُر به آخوند مى گوید: آقاى آخوند شما سرتون توى کتاب و قرآن است مى دانید چه کار کنید، وضوى خوب بگیرید، ما همین اندازه که مى گیریم بس است و به خدا مى گوئیم که خدایا ما یاد تو هستیم .
تا این کلمه را لُر گفت . آخوند همانجا سرش را گذاشت روى حوض و گریه شدیدى کرد و گفت : این خدا را شناخت ما که قابل نیستیم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شکل برزخی

((جناب حاج آقاى ناجى )) در اصفهان فرمودند:
یک روز صبح زود خادم آخوندکاشی به حمام مى رود و مى بیند آخوند در حمام قدیم توى خزینه است ، جلو مى رود و سلام مى کند.
آخوند مى گوید: سلام و زهر مار فلان فلان شده . کى گفته تو اینجا بیایى و شروع به ناسزا گفتن میکند.
خادم تعجب مى کند و مبهوت مى ماند. صبح اول صبحى ما مگر چکار کرده بودیم که باما اوقات تلخى کرد و ناسزا گفت .
خلاصه دل چرکین مى شود ولى چیزى نمى گوید. تا اینکه چند روز از این ماجرا میگذرد و مرحوم آخوند قلیان مى کشید، سر قلیان را براى مرحوم آخوند چاق مى کند و میآید خدمت آخوند و مى گوید: آقا چند روز پیش ‍ صبح آمدم حمام ، آخر چه قصورى از ما سرزده بود که على الطلوع اینهمه چیز به ما بار کردید؟
مرحوم آخوند مى گوید: خوب شد گفتى . من مى خواستم از تو معذرت خواهى کنم .
آقا چه معذرت خواهى اینهه به ما چیز بارکردى ، بعد معذرت خواهى میکنى ؟
آخوند مى گوید: من صبح داشتم مدرسه مى رفتم توى خیابان وکوچه یک سرى حیواناتى رادیدم که درب مغازه هارابازمى کنند و بعضى حیوانات طرف من مى آمدند، از بس ترسیده بودم دویدم توى حمام که تو آمدى ، مى دانستم تو آدم خوبى هستى ، گفتم بگذار یک مقدار ناسزا بگویم که حجاب شود، من مردم رابه شکل حیوانات گوناگون نبینم . و از حمام مى خواهم به مدرسه بروم دیگر نترسم . چون خیلى ترسیده بودم و خُب حجاب رفع شد، خلاصه ما را ببخش .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اقا جمال گلپایگانی

((مرحوم آیه الله صافى )) رضوان الله تعالى علیه که یکى از علما و رئیس ‍ حوزه اصفهان بود. نقل فرمودند:
((مرحوم حضرت آیه الله آقا جمال گلپایگانى )) رضوان الله علیه از مراجع بودند، درس اخلاق نداشتند، ولى جلساتى داشتند که ما استفاده هاى اخلاقى مى بردیم . از ایشان مطالب زیادى نقل مى کنند از جمله :
آقایى ، که فرد فاضلى بود مى خواست به مکه معظه مشرف بشود. خدمت ((مرحوم آقا جمال گلپایگانى )) مى آید که خداحافظى کند. وقتى که بر مى خیزد و از محضر آقا برود، آقا به ایشان مى فرماید: من وقوف اضطرارى نهارى مشعر را کافى مى دانم .
این آقا که خود اهل فضل بوده در دل مى گوید: من که مقلد ایشان نیستم براى من چه تفاوتى مى کند که ایشان وقوف اضطرارى نهارى مشعر را کافى بدانند، یاندانند به مکه مشرف مى شود، روز عید، پس از رمى جمرات وقتى به داخل چادر بر مى گردد، جوانى سراسیمه وارد مى شود و با ناراحتى مى گوید:
همه اعمالم خراب شد، چون من همین الان وقوف در مشعر را درک کردم .
مى پرسد: از چه کسى تقلید مى کنى ؟ مى گوید از ((آیه الله آقاجمال گلپایگانى )).
مى گوید: اشکالى ندارد اعمالت صحیح است . جوان تعجّب مى کند، مى گوید من از هرکس پرسیدم ، گفته اعمالت باطل است .
مى گوید: خاطرت جمع باشد خودم از ایشان شنیدم که فرمود: من وقوف اضطرارى نهارى مشعر را کافى مى دانم . در این جاست که این آقا متوجه مى شود که سخن مرحوم ((آقا جمال گلپایگانى )) در هنگام خداحافظى ، حکمتى داشته و ایشان با دید باطنى این جوان و اضطراب و نگرانى او را دیده از این رو مشکل او را پیشاپیش اینطورى حل کرده بود.   منبع  سایت یامجیر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شب اول قبر وشیعه شدن سنی ها

علامه سید "محمدحسین طباطبائی" صاحب تفسیر المیزان داستانی عجیب و شنیدنی از شب اول قبر را نقل می کند.

وی در این باره می گوید: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏ گفت: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدی‏ ها (سنی‏ های دولت عثمانی) فوت کرد.

این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏ کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.

هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می ‏زد: من از مادرم جدا نمی‏ شوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. 

سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تخت ه‏ای بپوشانند و دریچ ه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.

دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده ‏ای؟

در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏ داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»

در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏ کشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می‏ بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.

مرحوم قاضی می‏ فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏ کرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بوده‏ اند و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد.  منبع:www.shia-online.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدا کند...

خدا کند که مرا با خدا کنی اقا                      زقید و بند معاصی رها کنی اقا

دعای ما به در بسته می خورد ای کاش         خودت برای ظهورت دعا کنی اقا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اعمال قبل از خواب

1- گفتن سه بار تسبیحات اربعه .

2- سه بار خواندن سوره توحید.

3- چهارده بار صلوات به نیابت 14معصوم .

4- طلب مغفرت برای تمام مؤمنان و مردگان .

5- گفتن تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) .

6- خواندن آیت الکرسی،فلق،ناس و کافرون .

7- خواندن این دعا که به منزله‌ی هزار نماز است: یَفْعَلُ اللهُ ما یشاءُبِقُدْرَتِهِ وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ

اعمال قبل از خواب حضرت زهرا(سلام الله علیها)

شبی حضرت زهرا (سلام الله علیها)رختخواب خود را پهن کرده بود و می‌خواست بخوابد که حضرت رسول (صلی الله علیه و آ له) بر وی وارد شد ،و فرمود :ای فاطمه ، نخواب مگر اینکه چهار عمل بجا آوری :اول آنکه قرآن را ختم کنی، دوم اینکه پیامبران را شفیعان خود گردانی ، سوم اینکه مؤمنین را از خود خوشنود کنی ، چهارم اینکه حج و عمره بجا آوری.

حضرت این را فرمود و مشغول نماز شد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) صبر کرد تا نماز خود را تمام کرد .سپس فرمودند :یا رسول الله به چهار چیز امر فرمودی که من در این وقت ،قدرت ندارم آن‌ها را انجام دهم.

حضرت تبسم کرد و فرمود :هر گاه سه مرتبه قل هو الله احد بخوانی مثل آن است که ختم قرآن کردی و هر گاه صلوات بفرستی بر من وبر پیامبران قبل از من،در روز قیامت ما شفیعان تو خواهیم بود ،و هر گاه برای مؤمنین استغفار کنی همه آنان از تو خشنود می‌شوند ،و هر گاه بگویی «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر »،مثل آن است که حج و عمره انجام دادی ."بهجة/ ج1/ص 304 "

از مولایمان امام صادق (علیه‌السلام) روایت است که فرموده‌اند : هرکس در هنگام خواب سوره" الهاکم التکاثر" را بخواند از فتنه و عذاب قبر ایمن می‌گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰