سلام بر پسر فاطمه (س)

اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی، القائم بامرک

فضیلت سوره انا انزلنا

امام صادق (ع): هرکس شب بیست وسوم ماه رمضان هزار مرتبه انا انزلنا ه را بخواند بر یقین او افزون می شود و ولایت ما رابه طور خاصی می یابد واین به خاطر آن حقایقی است که درخواب مشاهده می کند هرکس درمکه هفتاد رکعت نمازگزارد ودرهررکعت قل هو الله احد وانا انزلناه وآیه سخره وآیه الکرسی را بخواند از دنیا نمی رود مگر شهید .اسماعیل بن سهل می گوید: به امام باقرنوشتم : مطلبی به من بیاموزد که با گفتن آن دردنیا وآخرت با ایشان باشم ، امام باقر (ع) با خط مبارک نوشتند: بسیارانا انزلناه بخوان وهمواره زبان خود را با استقفار تا زه نگهدار. 

امام صادق (ع) فرمود :

هرکسی درنمازواجب سوره قدر بخواند منادی ازطرف خداوند به او می گوید: خداوند گناهان گذشته تورا بخشید واعمال را ازنو آغاز کن .     بحارالانوارج 92/337

امام صادق (ع) : هرکس درهررکعت نافله سوره " قل هوالله احد وانا انزلناه وآیه الکرسی را بخواند ، به با عظمت ترین اعمال انسان ها دست یافته است مگردرمقایسه با کسی که همان عمل را یا بیشترازآن را انجام دهد .

امام زمان (ع) درتوقیع مبارک نوشته اند : اگرفردی درنمازسوره ای که دارای ثواب خاصی است ترک کند وبه جای آن قل هو الله احد ویا انا انزلناه بخواند خداوند ثواب هردو را به او می دهد .

از امام باقر علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره انا انزلناه... را با صدای بلند بخواند مانند آن است که شمشیر خود را در راه خداوند عزو جل کشیده است(جنگ می کند). و هر کس این سوره را آهسته قرائت نماید مانند آن است که در راه خدا در خون خود آغشته شده است. و هر کس این سوره را ده بار بخواند خداوند گناهان او را می زداید و محو می کند

هر که این سوره را بخواند چنان است که تمام رمضان را روزه داشته و شب قدر را احیاء داشته است.هنگام خواب 11 بار قدر را بخواند که باری تعالی 11 ملک بر او گمارد که تا به صبح از شر شیطان نگه دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بازهم زیارت عاشورا

اگر کسی بتواند زیارت عاشورا را روزی دو بار بخواند خیلی خوب است؛ یعنی یکبار اول شب و یا آخر روز و یک بار هم اول صبح و قبل از طلوع آفتاب؛ زیرا از عارف بزرگ و جمال العارفین حضرت آیة اللَّه سید علی آقا قاضی تبریزی منقول است که بعد از ارتحالشان کسی ایشان را در عالم رؤیا دید و سؤال کرد: چه عملی در آنجا از همه مهمتر است؟ می‏فرماید: «زیارت عاشورا. بعد می‏گوید: من پشیمانم که چرا روزی یکبار زیارت عاشورا را قرائت کردم و دوبار نخواندم».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نامه از عارف کامل کیمیانظر مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی یکی از سالکان وادی طلب:

به عرض عالی می‏رساند، امید است به الطاف الهی، سرگشتگان وادی طلب به مقصد برسند، و لنعم ما قال:
دست از طلب مدار که در طی این طرق - از پا فتادنی که به منزل رسیدن است 
و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله غفوراً رحیما.
(سوره نساء آیه 100).
باری! اولا که امروزه در بسته است و آن طرق سابق تماما مسدود است، ولی آنچه که امروز تکلیف است: نخست نماز اول وقت است، دوم اهتمام در حضور قلب در وقت نماز و این کار مثل خوشنویسی است و به یک روز و دو روز درست نمی‏شود و طول زمان لازم دارد. از او که گذشت، بیداری پیش از صبح است:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ - از یمن دعای شب و ورد سحری بود 
بین الطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگری ادعیه، سوم قرائت قرآن، و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بوده‏اید شکر کنید و اگر خدای ناکرده ابتلاء به معصیتی یافته‏اید، استغفار کنید. دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شبها، قدری در بی‏اعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمائید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک می‏کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خرس

مرحوم آیت الله شهید دستغیب رضوان الله تعالى علیه فرمودند:
مى گویند: یک روز مرحوم آخوند میآید وسط مدرسه صدر کنار حوض ‍ وضو بگیرد، مى بیند یک خرسى دارد طرفش مى آید، دوان دوان خودش را به حجره اش مى رساند و در حجره رامى بندد و غش مى کند.
چند روز از این ماجرا مى گذرد، یکى رحمت خدا مى رود و ختمى برایش ‍ مى گیرند، علمابه مَراسِمَش مى روند، اتفاقا مرحوم آخوند هم به آن مجلس ‍ مى رود، یکى ازحاجى هاى بازار میآید خدمت آخوند و میگوید:باشه حاج آقا حالا مراکه مى بینید فرار مى کنید.
مرحوم آخوند،آن وقت متوجه مى شوند که آن خرس این حاجى بازارى بوده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیر ابرو

حضرت حاج آقاى هاشمى زاده فرمودند:
اصفهان چهل بابا داشته که همه از اولیاء و از عجایب روزگار بودند البتّه از این چهل باباها هفت هشت تاى آنها را مى شناسیم که یکى هم ((بابا ابرو)) پیر ابرو بوده .
ایشان شخص عجیبى بوده و همیشه در قبرستان تخت فولاد شب و روزش ‍ را بسر مى برده و از عُباد و زُهاد و اغتاب و اوتاد و ریاضت کش ها بوده و ابروهایش بقدرى بلند بوده که روى چشمانش را مى گرفته و طریقه ارشاد و هدایت ایشان این بوده که گنه کاران و بزه کاران و شیّادان را خدمت ایشان در جمع خانه مى آوردند.
یک شب یا یک روز ابروهایش را بالا مى زده ، یک نگاهى به آنها مى کرده و آنها را عوض مى کرده و تصفیه و پاک و روحانى ومنقلب مى شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حاج اقا مجتهدی

((حاج آقاى هاشمى )) که خدارحمتش کند ایشان از دوستان مرحوم ((آشیخ جعفر مجتهدى )) رضوان اللّه تعالى علیه بود ایشان تعریف کردند:
ما یک روز مشهد با ((حاج آقا مجتهدى )) بودیم . و براى سوار شدن ماشین و تاکسى خالى سر خیابان ایستاده بودیم ،
اتفاقا یک تاکسى خالى آمد و جلوى ما ایستاد، آقاى مجتهدى یک نگاهى کرد بعد فرمود: خیر حواله نداریم توى این تاکسى سوار شویم ، تاکسى رفت .
دوباره یک تاکسى خالى دیگر آمد، به آن ایست دادم دوباره آقا فرمود: توى این هم حواله نداریم سوار شویم .
من توى دلم گفتم آخر تاکسى سوار شدن هم حواله مى خواهد؟!

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خدا یکی امیرالمومنین (ع) هم یکی !

در روایتی آمده است که:
سأل رجل من الامام الصادق علیه السلام:هل یسلم علی القائم بامرة المؤمنین؟
قال علیه السلام:لا...ذاک اسم سمی الله به أمیرالمؤمنین، لم یسم به أحد قبله و لا یسمی به بعده الا کافر.
فقال رجل کان حاضراً عند الامام الصادق علیه السلام: جعلت فداک...و کیفت یسلم علیه؟ قال علیه السلام:تقول: السلام علیک یا بقیة الله! ثم قرأ قوله تعالی: بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.(1) 
مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که:می‏شود به قائم علیه السلام گفت: السلام‏علیک یا امیرالمؤمنین؟
امام صادق علیه السلام پاسخ داد:نه! چرا که این عنوان، ویژه علی علیه السلام است و قبل و بعد از او، کسی جز کافر، به این عنوان، خوانده نمی‏شود.
دیگری پرسید:فدایت شوم! پس چگونه بر امام مهدی می‏توان سلام گفت؟ فرمود:هرگاه خواستی بر او درود فرستی می‏توانی بگویی: السلام علیک یا بقیة الله! و آنگاه این آیه شریفه را خواند که:
بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زیارت عاشورا

حضرت صادق ع به صفوان مى فرماید: این زیارت و دعا را بخوان و از آن مواظبت کن بدرستى که من چند چیز را براى خواننده آن تضمین مى کنم :
1 زیارتش قبول .
2 سعى و کوشش مشکور باشد.
3 حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ بر آورده شود و نا امید از درگاه خدا بر نگردد. اى صفوان این زیارت را به این ضمان از پدرم یافتم و پدرم از پدرش على بن الحسین ع و او از امام حسین ع و ایشان از برادرش امام حسن ع و ایشان از پدرش امیرالمؤ منین على ع و آن حضرت از رسول خدا ص و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداى متعال ، هرکدام این زیارت را به این ضمان یعنى ضامن شدن در برآمدن و استجابت حاجات تضمین کرده و از خداوند متعال نقل فرمودند و خداوند عزّوجل قسم خورده به ذات اقدس خود که هرکس زیارت کند حسین ع را به این زیارت از نزدیک یا دور دعا کند به این دعا، زیارت و دعاى او را قبول مى کنم و خواسته اش هرچه باشد بر آورده سازم ، و عطا کنم .
پس از درگاه من با ناامیدى و زیان باز نگردد و او را به برآمدن حاجتش ، و رسیدن به بهشت و آزادى از دوزخ خرسند و خوشحال مى کنم و شفاعت او را در حق هر کس که شفاعت کند بپذیرم . حضرت صادق ع فرمود: اى صفوان هرگاه براى تو بسوى خداى عزّوجل حاجتى روى داد، یعنى اگر از خدا حاجتى خواستى پس بوسیله این زیارت به سوى آن حضرت توجه کن از هر جا ومکانى که بوده باشى و بخوان این دعا را و حاجتت را از پروردگار خود بخواه که بر آورده باشد و خداوند و عده خود را خلاف نخواهد کرد.
آرى هرکس حاجت و مهمّ بزرگى داشته باشد حوائج و خواسته هایش با چهل روز خواندن زیارت عاشورا خواهد گرفت و تجربه گواه عارف و عامى است و حکایات در کتابها زیاد نقل شده و خود و دوستان دیده و شنیده ایم ونمونه هایى هم که در این کتاب نوشته شده این تجارب را نشان مى دهد.
عظمت زیارت عاشورا و آثار برکات آن سبب شده که علماء و بزرگان دین این زیارت را ورد وذکر دائمى خود قرار داده و در کارها و مشکلات به آن متوسل شوند.
وقایع و رؤ یاهاى صادقه که حکم مکاشفه حقه را دارند، خصایص ‍ عظیمه و منافع جلیله این زیارت را ثابت کرده آنقدر زیاد است که جمع آورى آنها بطور کامل کارى بسیار مشکل است لکن براى آگاهى دوستان و علاقه مندان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام توصیه مى شود به نمونه هائى از آن به کتاب شریف زیارت عاشورا و آثار شگفت دانشمند معظم عالم بزرگوار سید جلیل القدر جناب حاج آقاى سید على موحد ابطحى اصفهانى مراجعه فرمائید. منبع سایت یامجیر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حزب اللهی تر از امیرالمومنین(ع)!!!

« بسم الله الرحمن الرحیم »

 

من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم.
تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است.
تادر را باز کردم، اوه... چه شکلی! داخل اتاق رئیس رفتم
گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟
گفت نه!
گفتم: چطور با با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است؟!
گفت: آخه ما حزب اللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرجمع هستی!
حضرت امیر(ع) به زن های جوان سلام نمی کرد. گفتند: یا علی، رسول خدا(ص) سلام می کند تو چرا سلام نمی کنی؟!
گفت: رسول خدا(ص) سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم.می ترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد؛ دل علی بلرزد.
دل علی می لرزد، تو خاطرت جمع است؟!!!!
بعضی ها خودشان را از امیرالمؤمنین(ع) حزب اللهی تر می دانند...


حاج آقای قرائتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یاصاحب الزمان(عج)

تمام راه ظهور تو با گناه بستم                        دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم

کسی به فکر شما نیست ،راست می گویم     دعا برای تو بازیست راست می گویم 

اگرچه شهر برای شما چراغان است               برای کشتن تو نیزه هم فراوان است 

من از سرودن شعر ظهور می ترسم                دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم 

من از سیاهی شب های تار می گویم             من از خزان شدن این بهار می گویم 

درون سینه ما عشق یخ زده آقا                      تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا 

کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست           برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست

                                                                                                               منبع : tamana1370.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یا امام حسن(ع)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : 

حَسَنٌ مِنّی وأنَا مِنهُ، أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّهُ.

حسن از من است و من از اویم؛ هر که دوستش بدارد، خداوند دوستدار او است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من سزاوارترم

ابوالادیان می گوید: من در خدمت حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) بودم. نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم. روزی ایشان من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن، تا آن ها را برسانم. سپس امام فرمود: پس از پانزده روز، باز داخل سامرا خواهی  شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ذکر استغفار

پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرمایند:هر کس هنگامى که براى خوابیدن به بستر مى رود ، سه مرتبه بگوید: « أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند همه گناهان او را مى بخشد ، اگر چه گناهانش مثل کف دریا، به تعداد برگ درختان و ریگ هاى انباشته بیابان و به عدد روزهاى دنیا باشد . 

 بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 204 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است

حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ محمد باقر ملبوبى صاحب کتاب «الوقایع و الحوادث» خوابى را که خود از آیت الله سید محمد گلپایگانى شنیده اند، طبق درخواست نویسنده چنین مرقوم فرمودند:
 آیت الله سید محمد گلپایگانى فرزند عارف واصل، آیت الله العظمی سید جمال الدین گلپایگانى فرمودند: مدتها پس از فوت مرحوم پدرم، شبى در خواب دیدم حضورشان مشرف شدم و ایشان در اطاق مفروش به زیلو و فاقد اثاث نشسته اند. گفتم: پدر! اگر خبرى نیست ما هم به دنبال کارمان برویم؟ وضع طلبگى در گذشته و حال همین است که به چشم مى خورد.
 فرمودند: پسر، حرف مزن! هم اکنون ولى امر تشریف مى آورند. آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم محبوب کل عالم، حضرت ولى عصر علیه السلام تشریف آوردند. پس از عرض سلام و جواب حضرت، قبل از این که من حرفى بزنم، حضرت فرمودند:
 «سید محمد! مقام پدرت این حجره ی محقر نیست، بلکه مقامش آن جاست. به محل مورد اشاره ی دست حضرت نگاه کردم، قصرى با شکوه و ساختمانى با عظمت – که لایدرک و لایوصف است – دیدم و خوشحال گردیدم.»
 عرض کردم: یابن رسول الله! آیا وقت ظهور مبارک رسیده است تا دیدگان همه به جمال و حضورتان روشن شود؟
 حضرت فرمودند:«لم تبق من العلامات الا المتحویات و ربما اوقعت فى مدة قلیلة، فعلیکم بدعاء الفرج؛» از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شاید آنها نیز در مدتى کوتاه به وقوع بپیوندند؛ پس بر شما باد که براى فرج دعا کنید.
 
منبع:http://www.farhangnews.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گرز های اتشین

مرحوم آیت الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود : من در دوران جوانی که در اصفهان بودم نزد دو استاد بزرگ مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان قشقایی درس اخلاق و سیر و سلوک می آموختم و آنها مربی من بودند . به من دستور داده بودند که شبهای پنجشنبه و شبهای جمعه در بیرون اصفهان به قبرستان تخت فولاد بروم و قدری در عالم مرگ و ارواح تفکر کنم . عادت من این بود که شبهای پنجشنبه و جمعه به قبرستان تخت فولاد می رفتم و یکی دو ساعت در بین قبرها و در مقبره ها حرکت می کردم و تفکر می نمودم و بعد از آن چند ساعتی استراحت نموده ٬ و سپس برای نماز شب و مناجات بر می خواستم و نماز صبح را می خواندم و پس از آن به اصفهان بر می گشتم . آیت الله گلپایگانی می فرمود : شبی از شبهای زمستان که هواسرد بود و برف هم می آمد .من برای تفکر در ارواح و ساکنان وادی آن عالم از اصفهان حرکت کردم و به تخت فولاد آمدم و در یکی از حجرات رفتم و خواستم دستمال خود را باز کرده چند لقمه ای غذا بخورم و بعد بخوابم تا حدود نیمه شب بیدار و مشغول کارها و دستورات خود از عبادت گردم٬ در این حال مقبره را زدند تا جنازه ای را که از بستگان صاحبان مقبره بود و از اصفهان آورده بودند٬ آنجا بگذارند و شخص قاری قرآن که متصدی مقبره بود مشغول تلاوت شد تا آنها صبح بیایند و جنازه را دفن نمایند. آن جماعت جنازه را گذاردند و رفتند و قاری قرآن هم مشغول تلاوت شد. من همین که دستمال را باز کرده و می خواستم مشغول خوردن غذا شوم دیدم که ملائکه عذاب آمدند و مشغول عذاب کردن آن مرده شدند.عین عبارت آن عالم ربانی این است که : چنان گرزهای آتشین بر سر او می زدند که آتش به سوی آسمان زبانه می کشید و فریادهایی از این مرده بر می خواست که گویی تمام این قبرستان عظیم را را متزلزل می کرد . نمی دانم اهل چه معصیت بود ؟ از حاکمان جائر و ظالم بود که این طور مستحق عذاب بود ؟ و ابدا قاری قرآن اطلاعی نداشت٬ آرام بر سر جنازه نشسته و به تلاوت اشتغال داشت. من از مشاهده ی این منظره از حال رفتم ٬ بدنم می لرزید. رنگم پرید و هر چه به قاری قرآن اشاره می کردم که در را باز کن من می خواهم بیرون بروم٬ او نمی فهمید ٬ هر چه می خواستم به او بگویم زبانم قفل شده بود و حرکت نمی کرد . بالاخره به او فهماندم که چفت در را باز کن ٬ من می خواهم بروم. گفت : آقا هوا سرد است ُ برف روی زمین را پوشانیده و در راه گرگ است تو را می درد. هرچه می خواستم به او بفهمانم که من طاقت ماندن ندارم ٬ او ادراک نمی کرد . به ناچار خود را به در اتاق کشاندم ٬ در را باز کردم و خارج شدم . و تا اصفهان با آنکه مسافت زیادی نیست بسیار به سختی رفتم و چندین بار به زمین خوردم ٬ رفتم در حجره و یک هفته مریض بودم . مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان می آمدند حجره و عیادت می کردند و به من دوا می دادند . جهانگیر خان برای من کباب باد می زد و به زور به حلق من فرو می برد تا کم کم قدری قوت گرفتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مردگان

همچنین داستانی را مرحوم علامه طهرانی از زبان خود مرحوم سید نقل کردند که آقا سید جمال می فرمود: یک روز هوا گرم بود، رفتم به وادی السلام نجف اشرف برای فاتحه اهل قبور و ارواح مومنین.چون هوا بسیار گرم بود رفتم در زیر طاقی که بر سر دیوار روی قبری زده بودند نشستم، عمامه را برداشته و عبا را کنار زدم که قدری استراحت نموده و بر گردم در این حال دیدم جماعتی از مردگان با لباسهای پاره و مندرس و وضعی بسیار کثیف به سوی من آمدند و از من طلب شفاعت می کردند، که وضع ما بد است، تو از خدا بخواه ما را عفو کند.من به ایشان پرخاش کردم و گفتم: هر چه در دنیا به شما گفتند، گوش نکردید و حالا که کار از کار گذشته طلب عفو می کنید بروید ای مستکبران!ایشان می فرمودند: این مردگان شیوخی بودند از عرب که در دنیا مستکبرانه زندگی می نمودند و قبورشان در اطراف همان قبری بود که من بر بروی آن نشسته بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شعری درمدح مولا ازآیت الله سید جمال الدین گلپایگانی

هنگام تشریف به حرم حضرت امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام) چنین سرود:

 

 

از ازل ای مــیــر حــق ســرّ الـــه      کـل مـن قـال بلـی شـد مـبــتــلا

بـنـدگـی‌ات عـرضـه بـر مـاسـوی      تا که عمرم رفت و گشتم رو سیا

شد مطاف من حـریــم کـوی تــو       کعـبـه مقـصـود مـن شـد روی تو

بر همیـن بگذشت بـر ـن سـالها       بـر درت ای ذوالـکـرام بـا نـالـه‌هـا

آروز دارم کـــه‌ ای زیــبــا صــنــم       آنـکـه وقــت مـرگ آیــی در بــرم

تــا بـبـیـنـم روی حــق در روی تو      عـاشـقـانـه جـان دهم در کوی تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مثل این زن باشیم

یکی از بزرگان که با حضرت آیت الله آقای سیستانی خویشی داشت و پدر ایشان از علمای مشهد بود، به من می‌گفت: پدرم گفته بود دلم هوای امام زمان را کرد و لذا تصمیم گرفتم چهل نماز امام زمان در چهل مسجد بخوانم. می‌گوید هرچه خواندم تشرف حاصل نشد. نماز چهلم را در مسجد چهلم خواندم و کسی گفت: آقا امام زمان در این خانه است و می‌گویند بیا. می‌گوید رفتم و خدمت آقا رسیدم و آقا یک جمله به من گفتند که مثل این خانم باش، آنگاه می‌آیم. خانمی مرده بود و آقا امام زمان آمده بودند تا نمازش را بخوانند. آقا امام زمان فرموده بودند: این خانم هفت سال به خاطر چادرش از خانه بیرون نیامد. حال او مرده و من می‌خواهم نمازش را بخوانم.(در زمان کشف حجاب بوده است.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰