سلام بر پسر فاطمه (س)

اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی، القائم بامرک

۱۳۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

یا امام حسن(ع)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : 

حَسَنٌ مِنّی وأنَا مِنهُ، أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّهُ.

حسن از من است و من از اویم؛ هر که دوستش بدارد، خداوند دوستدار او است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من سزاوارترم

ابوالادیان می گوید: من در خدمت حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) بودم. نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم. روزی ایشان من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن، تا آن ها را برسانم. سپس امام فرمود: پس از پانزده روز، باز داخل سامرا خواهی  شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود.

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ذکر استغفار

پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرمایند:هر کس هنگامى که براى خوابیدن به بستر مى رود ، سه مرتبه بگوید: « أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند همه گناهان او را مى بخشد ، اگر چه گناهانش مثل کف دریا، به تعداد برگ درختان و ریگ هاى انباشته بیابان و به عدد روزهاى دنیا باشد . 

 بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 204 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است

حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ محمد باقر ملبوبى صاحب کتاب «الوقایع و الحوادث» خوابى را که خود از آیت الله سید محمد گلپایگانى شنیده اند، طبق درخواست نویسنده چنین مرقوم فرمودند:
 آیت الله سید محمد گلپایگانى فرزند عارف واصل، آیت الله العظمی سید جمال الدین گلپایگانى فرمودند: مدتها پس از فوت مرحوم پدرم، شبى در خواب دیدم حضورشان مشرف شدم و ایشان در اطاق مفروش به زیلو و فاقد اثاث نشسته اند. گفتم: پدر! اگر خبرى نیست ما هم به دنبال کارمان برویم؟ وضع طلبگى در گذشته و حال همین است که به چشم مى خورد.
 فرمودند: پسر، حرف مزن! هم اکنون ولى امر تشریف مى آورند. آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم محبوب کل عالم، حضرت ولى عصر علیه السلام تشریف آوردند. پس از عرض سلام و جواب حضرت، قبل از این که من حرفى بزنم، حضرت فرمودند:
 «سید محمد! مقام پدرت این حجره ی محقر نیست، بلکه مقامش آن جاست. به محل مورد اشاره ی دست حضرت نگاه کردم، قصرى با شکوه و ساختمانى با عظمت – که لایدرک و لایوصف است – دیدم و خوشحال گردیدم.»
 عرض کردم: یابن رسول الله! آیا وقت ظهور مبارک رسیده است تا دیدگان همه به جمال و حضورتان روشن شود؟
 حضرت فرمودند:«لم تبق من العلامات الا المتحویات و ربما اوقعت فى مدة قلیلة، فعلیکم بدعاء الفرج؛» از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شاید آنها نیز در مدتى کوتاه به وقوع بپیوندند؛ پس بر شما باد که براى فرج دعا کنید.
 
منبع:http://www.farhangnews.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گرز های اتشین

مرحوم آیت الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود : من در دوران جوانی که در اصفهان بودم نزد دو استاد بزرگ مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان قشقایی درس اخلاق و سیر و سلوک می آموختم و آنها مربی من بودند . به من دستور داده بودند که شبهای پنجشنبه و شبهای جمعه در بیرون اصفهان به قبرستان تخت فولاد بروم و قدری در عالم مرگ و ارواح تفکر کنم . عادت من این بود که شبهای پنجشنبه و جمعه به قبرستان تخت فولاد می رفتم و یکی دو ساعت در بین قبرها و در مقبره ها حرکت می کردم و تفکر می نمودم و بعد از آن چند ساعتی استراحت نموده ٬ و سپس برای نماز شب و مناجات بر می خواستم و نماز صبح را می خواندم و پس از آن به اصفهان بر می گشتم . آیت الله گلپایگانی می فرمود : شبی از شبهای زمستان که هواسرد بود و برف هم می آمد .من برای تفکر در ارواح و ساکنان وادی آن عالم از اصفهان حرکت کردم و به تخت فولاد آمدم و در یکی از حجرات رفتم و خواستم دستمال خود را باز کرده چند لقمه ای غذا بخورم و بعد بخوابم تا حدود نیمه شب بیدار و مشغول کارها و دستورات خود از عبادت گردم٬ در این حال مقبره را زدند تا جنازه ای را که از بستگان صاحبان مقبره بود و از اصفهان آورده بودند٬ آنجا بگذارند و شخص قاری قرآن که متصدی مقبره بود مشغول تلاوت شد تا آنها صبح بیایند و جنازه را دفن نمایند. آن جماعت جنازه را گذاردند و رفتند و قاری قرآن هم مشغول تلاوت شد. من همین که دستمال را باز کرده و می خواستم مشغول خوردن غذا شوم دیدم که ملائکه عذاب آمدند و مشغول عذاب کردن آن مرده شدند.عین عبارت آن عالم ربانی این است که : چنان گرزهای آتشین بر سر او می زدند که آتش به سوی آسمان زبانه می کشید و فریادهایی از این مرده بر می خواست که گویی تمام این قبرستان عظیم را را متزلزل می کرد . نمی دانم اهل چه معصیت بود ؟ از حاکمان جائر و ظالم بود که این طور مستحق عذاب بود ؟ و ابدا قاری قرآن اطلاعی نداشت٬ آرام بر سر جنازه نشسته و به تلاوت اشتغال داشت. من از مشاهده ی این منظره از حال رفتم ٬ بدنم می لرزید. رنگم پرید و هر چه به قاری قرآن اشاره می کردم که در را باز کن من می خواهم بیرون بروم٬ او نمی فهمید ٬ هر چه می خواستم به او بگویم زبانم قفل شده بود و حرکت نمی کرد . بالاخره به او فهماندم که چفت در را باز کن ٬ من می خواهم بروم. گفت : آقا هوا سرد است ُ برف روی زمین را پوشانیده و در راه گرگ است تو را می درد. هرچه می خواستم به او بفهمانم که من طاقت ماندن ندارم ٬ او ادراک نمی کرد . به ناچار خود را به در اتاق کشاندم ٬ در را باز کردم و خارج شدم . و تا اصفهان با آنکه مسافت زیادی نیست بسیار به سختی رفتم و چندین بار به زمین خوردم ٬ رفتم در حجره و یک هفته مریض بودم . مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان می آمدند حجره و عیادت می کردند و به من دوا می دادند . جهانگیر خان برای من کباب باد می زد و به زور به حلق من فرو می برد تا کم کم قدری قوت گرفتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مردگان

همچنین داستانی را مرحوم علامه طهرانی از زبان خود مرحوم سید نقل کردند که آقا سید جمال می فرمود: یک روز هوا گرم بود، رفتم به وادی السلام نجف اشرف برای فاتحه اهل قبور و ارواح مومنین.چون هوا بسیار گرم بود رفتم در زیر طاقی که بر سر دیوار روی قبری زده بودند نشستم، عمامه را برداشته و عبا را کنار زدم که قدری استراحت نموده و بر گردم در این حال دیدم جماعتی از مردگان با لباسهای پاره و مندرس و وضعی بسیار کثیف به سوی من آمدند و از من طلب شفاعت می کردند، که وضع ما بد است، تو از خدا بخواه ما را عفو کند.من به ایشان پرخاش کردم و گفتم: هر چه در دنیا به شما گفتند، گوش نکردید و حالا که کار از کار گذشته طلب عفو می کنید بروید ای مستکبران!ایشان می فرمودند: این مردگان شیوخی بودند از عرب که در دنیا مستکبرانه زندگی می نمودند و قبورشان در اطراف همان قبری بود که من بر بروی آن نشسته بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شعری درمدح مولا ازآیت الله سید جمال الدین گلپایگانی

هنگام تشریف به حرم حضرت امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام) چنین سرود:

 

 

از ازل ای مــیــر حــق ســرّ الـــه      کـل مـن قـال بلـی شـد مـبــتــلا

بـنـدگـی‌ات عـرضـه بـر مـاسـوی      تا که عمرم رفت و گشتم رو سیا

شد مطاف من حـریــم کـوی تــو       کعـبـه مقـصـود مـن شـد روی تو

بر همیـن بگذشت بـر ـن سـالها       بـر درت ای ذوالـکـرام بـا نـالـه‌هـا

آروز دارم کـــه‌ ای زیــبــا صــنــم       آنـکـه وقــت مـرگ آیــی در بــرم

تــا بـبـیـنـم روی حــق در روی تو      عـاشـقـانـه جـان دهم در کوی تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مثل این زن باشیم

یکی از بزرگان که با حضرت آیت الله آقای سیستانی خویشی داشت و پدر ایشان از علمای مشهد بود، به من می‌گفت: پدرم گفته بود دلم هوای امام زمان را کرد و لذا تصمیم گرفتم چهل نماز امام زمان در چهل مسجد بخوانم. می‌گوید هرچه خواندم تشرف حاصل نشد. نماز چهلم را در مسجد چهلم خواندم و کسی گفت: آقا امام زمان در این خانه است و می‌گویند بیا. می‌گوید رفتم و خدمت آقا رسیدم و آقا یک جمله به من گفتند که مثل این خانم باش، آنگاه می‌آیم. خانمی مرده بود و آقا امام زمان آمده بودند تا نمازش را بخوانند. آقا امام زمان فرموده بودند: این خانم هفت سال به خاطر چادرش از خانه بیرون نیامد. حال او مرده و من می‌خواهم نمازش را بخوانم.(در زمان کشف حجاب بوده است.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ذکری نجات بخش

یکی از اولیاء در دیدار حضرت خضر (ع)و حضرت الیاس(ع) شکایت می کند که هرچه مردم را از غیبت باز می دارم فایده ای ندارد حضرت الیاس به او می فرماید اگر می خواهی کسی نزد تو غیبت نکند وقت وارد شدن برتو بگو بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم  صل علی محمد وال محمد در این صورت خداوند ملکی را می گمارد که او را از غیبت باز می دارد. حضرت خضر هم به او می گوید اگر می خواهی که پشت سرت غیبت نکنند هم وقت بلند شدن از مجلش بگو:بسم الله الرحمن الرحیم  صل علی محمد وال محمد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نماز اول وقت

مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایت الله قاضی (ره) نقل می‌کنند که می‌فرمود: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

وادی السلام

مرحوم قاضی که از تجملات دنیا وارسته بود در نجف اشرف به قبرستان وادی السلام می‌رفت و ساعت‌های طولانی به تفکر و مکاشفه می‌پرداخت تا هر چه بهتر بتواند دل از دنیا کنده و به مشاهده دوست نائل شود.

مرحوم آیت الله محمد تقی آملی ـ از شاگردان آن بزرگوار ـ می‌فرماید: من مدت‌ها می‌دیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام می‌نشینند، با خود می‌گفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحه‌ای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آن‌ها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمی‌ترین رفیق خود از شاگردان استاد.

مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش می‌رفتم، تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم.

این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود می‌خواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتاب‌های علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتاب‌ها کشیده می‌شد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتاب‌ها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم.صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود: «علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.» بی اختیار حول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیده‌اید؟» فرمود: «از وادی‌السلام فهمیده‌ام.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تاکید برنماز شب

علامه سید علی آقا قاضی سفارش‌های اکیدی بر شاگردان خود داشت که نماز شب را اقامه کنند. علامه طباطبایی می‌گوید: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم به خاطر قرابت و خویشاوندی به محضر قاضی رفتم، روزی کنار در مدرسه‌ای ایستاده بودم که قاضی از آن جا عبور می‌کرد؛ چون به من رسید، دست خود را بر روی شانه من گذاشته و فرمود: «ای فرزند! دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان و آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به اذن خدا بمیر

علامه طهرانی می‌گوید: چندین نفر از رفقا و دوستان نجفی ما، از یکی از بزرگان و مدرسین نجف اشرف نقل می‌کردند که می‌گفت: من درباره استاد میرزا علی قاضی طباطبایی و مطالبی که از ایشان شنیده بودم و احوالاتی که به گوشم رسیده بود، در شک بودم.

با خود می‌گفتم: آیا این مطالب که نقل شده، درست است یا نه؟ تا این که روزی برای نماز به مسجد کوفه می‌رفتم ـ و مرحوم قاضی زیاد به مسجد کوفه و سهله علاقه‌مند بودند ـ در بیرون مسجد با ایشان برخورد کردم؛ با هم مقداری صحبت کردیم و در طرف قبله مسجد برای رفع خستگی نشستیم. گرم صحبت بودیم که در این زمان مار بزرگی از سوراخ بیرون آمد و در جلوی ما خزیده، به موازات دیوار مسجد حرکت کرد. در آن نواحی مار بسیار است و غالبا به مردم آسیبی نمی‌رساند. همین که مار به مقابل ما رسید و من وحشتی کردم، استاد اشاره‌ای به مار کرد و فرمود: «مت باذن الله؛ به اذن خدا بمیر.­» مار فوراً در جای خود خشک شد.

قاضی بدون این که اعتنایی کند، شروع به دنبال صحبت کرد، سپس به مسجد رفتیم و من در مسجد وسوسه شدم که آیا این کار واقعی بود و مار مرد یا این که چشم بندی بود؟ اعمال را تمام کرده و بیرون آمدم و دیدم مار خشک شده و به روی زمین افتاده است؛ پا زدم، دیدم حرکتی ندارد.

شرمنده به مسجد بازگشته و چند رکعتی دیگر نماز خواندم، موقع بیرون آمدن از مسجد برای نجف، باز هم با یکدیگر برخورد کردیم، آن مرحوم لبخندی زده و فرمود: خوب آقا جان! امتحان هم کردی! امتحان هم کردی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فتح باب برای علامه قاضی (ره)

آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین علیه‌السلام و حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به جا می‌آورد، و چون به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رسد، با خود می‌اندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است.

در راه سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او می‌دود و می‌گوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیه‌السلام هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمی‌شود آن سید چه می‌گوید! به حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌رود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می‌خواند و می‌خواهد که مشغول نماز مغرب شود.

آیت الله نجابت می‌گوید: تکبیره الاحرام را که می‌گوید، می‌بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به طور کلی عوض می‌شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است.

قرائت را کمی نگه می‌دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می‌دهد، مستحبات را کم می‌کند و نماز را سریع‌تر از همیشه به پایان می‌رساند.

به حرم امام حسین علیه‌السلام نمی‌رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام می‌رود. آن جا دراز می‌کشد و دوباره آن حال می‌آید و بیشتر می‌ماند. تا اهل منزل سینی چای را می‌آورد، آن حال می‌رود.

نماز عشاء را می‌خواند و دوباره آن وضع بر می‌گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفته خودش یک ذره‌اش را هم ندیده است و حالا که دیده نه می‌تواند در بدن بماند و نه می‌تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می‌آوردند، آن حال قطع می‌شود و نیمه شب دوباره بر می‌گردد و مدت بیشتری طول می‌کشد.آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می‌شود. می‌گوید: « آن چه را می‌خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیه‌السلام در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفته؛ من هم یک قصیده تائیه برای امام حسین علیه‌السلام گفته‌ام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را به نحو اتم برایم باز کرد»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اذکاری برای بچه دارشدن

هشام دربانی از یاران ثروتمند امام باقر علیه السلام  میگوید روزی  امام باقر علیه السلام فرمود: می خواهی دعایی به تو یاد بدهم که صاحب فرزندشوی. دربان گفت: بله پس حضرت فرمودند: در هر صبح و عصر

1- هفتاد مرتبه «سبحان الله» بگو.

2- ده مرتبه «استغفر الله» بگو.

3- دوباره 9 مرتبه «سبحان الله» و یک مرتبه استغر الله.

4- و این آیات را بخوان: «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کاَنَ غَفَّارًا یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکمُ مِّدْرَارًا وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ جَنَّاتٍ وَ یجَعَل لَّکمُ‏ أَنهْارًا

دربان این اذکار را خواند و صاحب فرزندان زیادی شد و کسی که این روایت را نقل کرده است می گوید من و همسرم به این روایت عمل کردیم و صاحب فرزند شدیم، و به دیگران که فرزند نداشتند یاد دادیم و آنها هم صاحب فرزند شدند.(بر گرفته از مستدرک الوسایل باب نکاح)

توصیه شده است که تا زمانی که به نتیجه برسید هر روز به این روایت عمل کنید ان شاء الله به نتیجه می رسید.

یکی دیگر از توصیه ها این است که زن و شوهر هر دو روزی 100مرتبه استغفر الله بگویند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نصیحت علامه

 روزی گروهی از جوانان خدمت  علامه حسن زاده عاملی می رسند وبه ایشان می گویند که مارا نصیحت بفرمائید. ایشان در جواب می فرمایند که به شما نصیحت می کنم که با نامحرم ارتباط نداشته باشید چه زن وچه مرد!!! حاضرین می گویند مگر اقا مرد نامحرم هم داریم؟ایشان می گوید  بله هر که با خدا ارتباط نداشته باشد نامحرم است.!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نامه ی حضرت امام حسن عسکری (ع) به علی بن حسین قمی

به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر

سپاس از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است و فرجام نیک از آن تقوا پیشگان و بهشت از آن یکتاپرستان و آتش دوزخ برای انکارگران حق است و ستم جز بر ستمکاران روا نیست و معبودی نیست جز خداوندی که بهترین آفریدگار است. و درود و سلام بر محمد و دودمان پاک او باد! سفارش می کنم چرا که نماز کسی که حقوق مالی خود را نپردازد پذیرفته نمی شود.

 

من شما را به پروای از خدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات و حقوق مالی خویش، سفارش می کنم چرا که نماز کسی که حقوق مالی خود را نپردازد پذیرفته نمی شود.

اما بعد:

ای ابوالحسن علی بن حسین قمی! که شخصیت بزرگوار و مورد اعتماد ما هستی و امید که خداوند تو را به انجام کارهایی که خود می پسندد موفق داشته و از سر مهر و رحمت خویش فرزندانی شایسته کردار روزیت سازد.

 

من شما را به پروای از خدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات و حقوق مالی خویش، سفارش می کنم چرا که نماز کسی که حقوق مالی خود را نپردازد پذیرفته نمی شود و نیز تو را به  :

 

عفو و گذشت از گناهان و لغزشها،

فرو خوردن خشم،

پیوند با بستگان،

مواسات با برادران دینی،

تلاش در برآوردن حوایج آنان در خوشیها و ناخوشیها،

بردباری در برابر نادانان,

 ژرف نگری در دین ،

استواری در کارها،

تعهد در برابر قرآن،

اخلاق شایسته،

دعوت به خوبیها و نهی از بدیها، توصیه می کنم.

 

خدا در قرآن می فرماید:

( در بسیاری از نجواهایشان سودی نیست مگر در سخن آنان که به صدقه دادن با نیکی کردن و یا آشتی جویی و اجتناب از همه زشتیها فرمان دهند.)(1)

 

بر تو باد به انجام نماز شب! چرا که پیامبر گرامی سه بار امیرالمؤمنین علیه السلام را بدان سفارش فرمود و گفت:

( علی جان! بر تو باد به انجام نماز شب!  کسی که نماز شب را سبک شمارد از ما خاندان پیامبر نیست)

                                               بر تو باد به انجام نماز شب! چرا که پیامبر گرامی سه بار امیرالمؤمنین علیه السلام را بدان سفارش فرمود.

از این رو به سفارشهای من به خوبی عمل کن و همه شیعیان مرا به انجام این دستورات توصیه و دعوت نما تا عمل کنند.

 

بر تو باد به شکیبایی و انتظار فرج! و بدان که شیعیان ما همواره در رنج و فشارند تا فرزندم مهدی علیه السلام ظهور نماید.

همو که پیامبر گرامی نوید او را داد که زمین و زمان را لبریز از عدل و داد خواهد ساخت.

 

آری! زمین را خداوند به هر کدام از بندگان شایسته اش که بخواهد به میراث می دهد و فرجام نیک و پیروزمندانه از آن تقواپیشگان است.

درود بر تو باد و بر همه شیعیان ما و رحمت خدا و برکات او بر شما باد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دستور های حضرت بقیه الله العظم (ع)به ایت الله مرعشی(ره)

تلاوت قران

در دیدار آیت الله نجفی مرعشی با امام زمان(عج) مورد تأکید حضرت قرار گرفته است وصیه بر تلاوت و قرائت قرآن بوده است که حضرت (عج) فرمودند: بعد از نمازهای واجب بر تلاوت و قرائت این 

سوره ها مداومت نما. بعد از نماز صبح سوره "یس" بعد از نماز ظهر سوره "عمّ" بعد از نماز عصر سوره ی "عصر" بعد از نماز مغرب سوره ی "واقعه" و بعد از نماز عشاء سوره ی "ملک".

همچنین حضرت حجت(عج) برخواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند ولی یادی از آنها نمی کنند تأکید فرمودند.

نماز

از دیگر مطالبی که در دیدار آیت الله نجفی مرعشی با حضرت (عج) مورد تأکید قرار گرفت دو رکعت نماز بین نماز مغرب و عشاء بود که حضرت(عج) فرمودند که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و دررکعت دوم بعد از حمد سوره ی واقعه را می خوانی و فرمودند: این نماز کفایت می کند از خواندن سوره ی واقعه بعد ازنماز مغرب که خواندن سوره ی واقعه بعد از نماز مغرب را مورد تأکید قرار داده بودند.

تعقیبات نماز

همچنین حضرت (عج) تأکید فرمودند که: بعد ازنمازهای پنجگانه این دعا را بخوان:"اَللّهُمَ سَرّحْنى عَنِ الهُمومِ وَالْغُمُومِ ووَحْشَةَ الصّدرِ و وَسْوَسَةِ الشَّیطان بِرَحمتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ."

همچنین تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) مورد تأکید خاص حضرت (عج) قرار گرفت.

از دیگر تأکیدات حضرت(عج) خواندن دعایی در ذکر رکوع نمازهای یومیه مخصوصا رکعت آخر است که فرمودند: "اَللّهُمَ صَلِ عَلى مُحمّدٍ وَآلِ محمّد و تَرَحَّم عَلى عَجزِنا وأَغِثْنا بحقِّهِم."

 

نماز شب

از دیگر سفارشات حضرت ولی عصر(عج) به آیت الله مرعشی خواندن نماز شب بوده است و فرمودند: "ای سید! تأسف براهل علمی که عقیده شان انتساب به ماست و لکن این اعمال را ادامه نمی دهند."

 

نهج البلاغه وصحیفه سجادیه

از دیگر سفارش های  حضرت مطالعه وحفظ نهج البلاغه ونیز حفظ دعاهای صحیفه سجادیه  است بخصوص تاکید برحفظ  خطبه شقشقیه امیر المومنین(ع)  وحفظ خطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید ملعون را داشتند.

 

سادات

 

حضرت حجت(عج) در دیداربا آیت الله نجفی مرعشی از جمله براحترام ذریه ی سادات به ایشان توصیه و سفارش فرمودند و سپس به ایشان فرمودند: "قدر خود را به خاطر انتساب به اهل بیت (علیهم السلام) بدان و شکر این نعمت راکه موجب سعادت و افتخار زیاداست به جای آور.

 

زیارت حضرت سید الشهدا(ع)

 

از دیگر سفارشات مۆکد حضرت بقیه الله(عج) توصیه بر زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است که فرمودند: "از دور و نزدیک بر این زیارت مداومت کنید و نیز زیارت سایر اولاد ائمه (علیهم السلام) و صالحین و علما را نیز مورد تأکید قرار دادند.

 

تحریف قران

از دیگر مسائلی که در تشرف آیت الله مرعشی به محضر امام عصر(عج) مطرح گردید انکار شدید بر کسی که قائل به تحریف قرآن است بود که حتی ایشان بر افرادی که احادیث تحریف را جعل کرده و قرار داده اند نفرین فرمودند .

 

 سایر سفارشات

 

از دیگر سفارشات حضرت حجت(عج) به آیت الله مرعشی نجفی تأکید بر صله ی رحم و رعایت حقوق استاد و معلمین و نیز سفارش بر احترام به پدر و مادر چه زنده باشند چه مرده بوده است .

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰