امام حسن عسگری صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت فرماید:روزی زنی نزد حضرت فاطمه زهراء علیها السلام وارد شد و گفت: مادری دارم ضعیف و ناتوان که برای انجام نماز، مسئله‏ای برایش پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم.
حضرت زهراء علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهراء علیها السلام بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتی و بلکه به عطوفت پاسخ او را بیان می‏نمود.**احتمالاً مضمون سؤالها مختلف بوده است، نه این که سؤال را تکرار کرده باشد.س از آن، زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما نمی‏شوم.
و حضرت زهراء علیها السلام اظهار نمود: خیر، برای من زحمتی نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصی أجیر شده باشد تا باری سنگین را به جائی ببرد و در إزای آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت می‏شود؟!
و آن زن در جواب حضرت گفت: خیر.
بعد از آن فرمود: من برای هر سؤال که جوابش را بگویم أجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشی بیش از آنچه که در این جهان است، می‏باشد.
پس اکنون آنچه می‏خواهی سؤال کن و برای من ناراحت مباش، که از پدرم رسول اللّه صلوات اللّه علیه شنیدم، فرمود:
علماء و دانشمندان، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالی محشور می‏شوند، که تاج کرامت بر سر نهاده‏اند.
چون آنان در دنیا بر هدایت بندگان خدا، تلاش و کوشش داشته‏اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار می‏گیرند و هدایا و خلعت‏های گرانبهای بهشتی تقدیمشان می‏شود ...
پس از آن حضرت زهراء علیها السلام فرمود: ای بنده خدا! ارزش یکی از آن خلعت‏ها، هزار بار بیش از آنچه است که در این دنیا وجود دارد وخورشید بر آن می‏تابد.
چون که چیزهای این دنیا هر چند هم به ظاهر ارزش والائی داشته باشد؛ امّا فاسد شدنی و فناپذیر است، بر خلاف قیامت و بهشت که هر چه در آن باشد سالم و جاوید خواهد بود.**تفسیرالامام العسکری علیه السلام : ص 340، ح 216 ، بحارالأنوار: ج 2، ص 3، ح 3.